کد مطلب:210955 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

لاجبر و لا تفویض بل امر بین الامرین
این عقاید و این اختلاف افكار همچنان ادامه داشت تا عصر حضرت امام محمد باقر شروع به حل و فصل مطالب علمی گردید و امام پنجم در مسئله ی بدا به شرحی كه در كتاب قبل نوشتیم مطلب را روشن فرمود و امام ششم در طول مدت مدرسه جعفری در حجاز و عراق احادیث بسیار برای اصحاب بی شمار خود با بیاناتی رسا دلائل متقن به عبارات مختلف تعلیم فرمود و اختلاف و شك و تردید را به كلی ریشه كن فرمود در كتب اربعه متقدمین و كتب اربعه متأخرین احادیث بسیار در باب نفی جبر و تفویض جمع آوری شده و مرحوم عرب باقی كه از علمای متأخرین بوده رساله ای مشحون بر چهل حدیث در این باره جمع آوری كرده كه چون ما بحث در این اصل علمی را به طریقیت تعلیمی امام صادق شروع كرده ایم و نمی خواهیم مفصل بشود یكی چند از احادیث امام ابوعبدالله جعفر بن محمدالصادق را در رد شبهات هر دو دسته و سایرین نقل می كنیم.

1- در تفسیر آیه كریمه لا یسئل عما یفعل و هم یسئلون

آیه 23 سوره انبیاء

می فرماید خداوند مقام غیر مسئول است كسی نیست كه از او سؤال كند چرا چنین كردی ولی بندگان مسئول و مؤاخذ و معاقب و مأمور باشند و از آنها در كارشان سؤال می شود و همین قدر كه معلوم شد كار خدا با كار بنده شباهتی ندارد بنابراین نمی توان گفت مجبور محض یا مختار صرف است اگر انسان مجبور یا مختار بود نباید از او سؤال شود - كار اجباری بازخواست ندارد.

2- در آیه 258 سوره بقره كه می فرماید الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور والذین كفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات الخ مؤمنین را ولایت و كفالت خود و منافقین و كفار را به دوستی و پیروی شیطان منسوب فرموده و در حقیقت مدح مؤمن و ذم كافر است در حالی كه اگر بر ایمان و كفر اجبار داشتند مدح و ذم مورد نداشت.

3- در آیه 149 سوره انعام می فرماید سیقول الذین اشركوا لو شاء الله ما اشركنا و لا آباؤنا و لا حرمنا فی شی ء كذلك كذب الذین من قبلهم حتی ذاقو بأسنا

یعنی زود است آنها كه بگویند خداوند شریك قرار داده و اگر می خواست ما شریك



[ صفحه 38]



قرار نمی دادیم بر خداوند و پدران ما نیز شریك قرار نمی دادند و ما حرام نمی كردیم هیچ چیزی را كه خداوند حرام نكرده كه منظور كفار این بود كه شرك ما و شریك قرار دادن پدران ما به خواست خداوند است و مجبوریم نه به اختیار آنگاه قرآن می فرماید تكذیب كردند این نسبت دروغ را به خداوند خداوند كسی را مجبور نكرده و اگر مجبور بودند وعده عذاب آتش به آنها نمی داد تكذیب قرآن بهترین شاهد بطلان این عقیده است.

همچنین آیات دیگر مانند قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما تركت آیه 102 سوره مؤمنون آیه الم تكن آیاتی تتلی علیكم فكنتم بها تكذبون تا آخر آیه 108 سوره مومنون و آیه ی ربنا اخرجنا منها فان عدنا فانا ظالمون تا آخر آیه 110 و بسیاری از آیات دیگر كه در تفسیر حضرت امام حسن عسكری علیه السلام وارد شده همه دلیل بطلان جبر و فتویض است.